چگونگی تمام کردن رابطه ی عاطفی ناسالم
بیشتر انسانها به هنگام قطع رابطه ی عاطفی دچار عذاب وجدان می شوند واین امر برایشان سخت و طاقت فرساست.حتی بیشتر انسانها نحوه ی چکونگی قطع رابطه را به درستی نمی دانند بنابراین ممکن است به گونه ای رفتار کنند که علاوه بر کم کردن ناراحتی های طرف مقابل او را هرچه بیشتر برنجانندوخود هم بیشتر عذاب وجدان بکشند.
برخوردي عاقلانه و با احترام با كسي كه زماني ما را با تمام وجود دوست داشته است، شجاعت می خواهد اما شجاعت تمام كننده ي همه چيز نيست، ما باید بتونیم برای خودمان احترام قائل باشیم و طوری قطع رابطه کنیم که برای هر دوطرف چندان زجرآورنباشد. این راهکارها شما را در راستای خاتمه دان به این نوع روابط کمک خواهد کرد.
1- خودتان مسئولیت شروع قطع رابطه را برعهده بگیرید:
اگر فکر می کنید احساستون تغییر کرده ، اگر رویاهاتان دیگر به هم شباهتی ندارد یا زندگی تان در مسیرهایی متفاوت است، شجاع باشید و این را صریح اعلام کنید، نه اینکه طوری با نامزدتان برخورد کنید تا مجبور شود اینها را به زبان بیاورد. وقتی احساس می کنید یک رابطه باید تمام شود نباید مسئولیت گریز شوید و کاری کنید که طرف مقابل خودش به زبان بیاید و بگوید که دیگر نمی تواند ادامه دهد. این باعث نابودی عزت نفس شما می شود، این خاطره هیچ وقت از ذهنتان پاک نمی شود و هیچ وقت فراموش نمی کنید که شجاعانه عمل نکردید.
شما دوست دارید این بار را از دوشتان بردارید و جوری رفتار می کنید که بالاخره طرف مقابل بگوید که دیگر بس است و از این رابطه خسته شده اما این رفتار شما تمام تلقی آن آدم از زندگی را به هم می ریزد. طرف مقابل در ابتدا متوجه نمی شود که شما قصد دارید رابطه را قطع کنید و شروع می کند به پرسیدن این سوالات از خودش: آیا آدم ارزشمندی نیستم؟ آیا غیرجذابم؟ شما آرام آرام این احساس را در طرف مقابل به وجود می آورید که مقصر اصلی او است. شما به درک او ضربه می زنید و او به آنچه احساس می کند، می بیند یا می شنود اطمینان نخواهد کرد. این نوع بلاتکلیفی می تواند آن را در رابطه های بعدی هم فلج کند. دیگر نمی تواند به از خودگذشتگی یا شایستگی نفر بعدی اطمینان کند.
2- قطع رابطه را رو در رو انجام دهید
در یک قطع رابطه رو در رو ممکن است اشاره های غیرکلامی را حس کنیم که به ما اطمینان می دهند که همچنان قابل دوست داشتن هستیم. هر چیزی جز قطع رو در روی رابطه، این پیام اضطراب آور را در خودش دارد: «تو اهمیت نداری». عده ای ممکن است فکر کنند با ایمیل زدن، پیامک فرستادن می توانند از تلخی اعلام قطع رابطه کم کنند اما این روش های از راه دور به شخصی که خبر قطع رابطه را دریافت کرده چنان ضربه ای وارد می کند که در رابطه های بعدی اثراتش را خواهیم دید.
وقتی شماهیچ توضیحی درباره ی این کار به او ندهید، طرف مقابل زمانی خیلی طولانی را صرف این مسئله می کند که چه مشکلی داشته و چه اشتباهی کرده است. این آدم بعد از شما به سختی وارد رابطه عاطفی دیگری می شود. بدون یک پایان قطعی، وارد فکرهای بی پایانی می شویم که در اکثر اوقات به افسردگی منجر می شود. جالب است وقتی ما از راه دور قطع رابطه می کنیم دیر یا زود دچار عذاب وجدان می شویم چون بالاخره می فهمیم که چطور به طرف ضربه زدیم و چقدر کم نگرانش بودیم. ممکن است پنج سال بگذرد و بالاخره از کار خودتان خجالت بکشید. این احساس گناه و خجالت بر روابط بعدی شما هم تاثیر می گذارد
3- با وقار رفتار کنید
از آنجا که قطع رابطه یک سناریوی بالقوه انفجاری هست سعی کنید پیش از انجام آن به تک تک توهین هایی که خواهید شنید و تک تک فحش هایی که احتمالا خواهید داد فکر کنید. اینجوری موقع دعوا معقول تر حرف می زنید. محترم شمردن طرف مقابل باعث می شود او هم با احترام بیشتری با شما حرف بزند.
4- روراست باشید
نباید از صداقت چماق بسازید یا همه چیز را فاش کنید. اگر مثلا از نحوه حرف زدن طرف مقابل نفرت پیدا کردید و تا دهنش را باز می کند حالتان به هم می خورد بهتر است این را در دلتان نگه دارید. مهمترین وظیفه شما این است که مراقب اعتماد به نفس طرف مقابل باشید. سعی کنید قطع رابطه ی شما به گونه ای نباشد که طرف مقابل دیگر به فکر یک رابطه ی جدید هم نیفتد . نمک روی زخمش نپاشید. این شکنجه است. شما قصد دارید یک پیام را به طرف مقابل برسانید «تو آن کسی که من می خواهم نیستی». همین. پس نباید او را به این نتیجه برسانید که مشکل بزرگی دارد و پر از کمبود است.
جامعه مجازي
مشاهده پست مشابه :
خانواده خــوشـبـخــت رويايي دستيافتني
:: برچسب ها :
شبكه اجتماعي,
جامعه مجازي,
ايران سو,
گفتگوي اجتماعي,
ازدواج,
مطالب خواندني,
در سال جدید شما قهرمان صلح باشید
در اين روزهاي نزديك به سال جديد نمي خواهم با سخنانم كه كدورت و كينه را از قلبتان بيرون كنيد و صلح و دوستي را جايگزين ان بكنيد شما را خسته و كسل بكنم ولي اگر كسي بتواند اين كار را بكند قهرمان واقعي است. ولي مي خواهم اين نكته را به شما يادآوري كنم كه در انتخاب خود و اطرافيانتان دقت كنيد كه هر چه اين انتخاب شما دقيق باشد بيشتر به سود شما خواهد بود واين تنها زماني ممكن است كه نيازهاي خود را بيشتر بشناسيد.
چرا قهر؟
بیشتر انسانها در زندگی خود قهر و تلخ را تجربه کرده اند و یا خودشان و ویا طرف مقابل این رابطه را قطع کرده. اما حواستان باشد که قهر و قطع رابطه، آخرین راه حل در دوستی و رابطه است و قبل از آن، حتماً لازم است دیگر راهها را امتحان کنید در اینجا میخواهم دربارهی گفتگو و بروز مؤثر احساسات و سپس دربارهی بخشش دیگران برایتان بگویم. پس توجه کنید:
حتماً میدانید که گفتگوی صادقانه و بیطرفانه و به دور از تعصب، میتواند مشکلات ما را با دیگران تا حدود زیادی حل کند. اما بروز ندادن احساسات و روبرونشدن با آشکار زندگی را برای ما بیش از حد دشوار می کند.
نتایج بروز نیافتن احساس
بروز نامناسب احساسات، مانع خوب گوش دادن میشود. خوب گوش دادن، مستلزم کنجکاوی صادقانه دربارهی صحبت های فرد مقابل است. در حالی که احساسات پس رانده شده، توجه ما را به خودمان معطوف میکند. به جای این که از خودمان بپرسیم حرف طرف مقابل چه معنا و مفهومی دارد، در وجودمان صدائی میشنویم که میگوید: «از او به شدت خشمگین هستم»، یا «او به نظرات من توجهی ندارد.» بروز نیافتن احساسات، علاوه بر اینکه بخش مهمی از «خودمان» را پنهان نگه میدارد، به دیگران هم صدمه میزند. زیرا آنها را از نشان دادن واکنش در مقابل احساسات ما و ایجاد تغییر در رفتارشان محروم میکند.
چرا احساسمان را بروز نمیدهیم؟
طبق تحقیقات انجام شده دلایل مختلفی برای بروز ندادن احساسات وجود دارد. گاهی از این نگرانیم که اگر از احساسات خود حرف بزنیم، دیگران را برنجانیم یا روابطمان با آنها خدشه دار شود، یا نگرانیم خودمان در موقعیتی قرار بگیریم که برنجیم. بعضیها مشکلشان این است که طرف مقابل احساساتشان را جدی نگیرد و یا حرفی بزنند که به شنیدنش علاقهمند نباشند و با مطرح نکردن احساسات خود، در حقیقت تلاش میکنند از این نوع مشکلات فاصله بگیرند. برخی از ما هم با احساسات خود غریبهایم؛ زیرا شناسائی احساسات کار آسانی نیست و اغلب پیچیدهتر از حدی است که ما تصور میکنیم. به علاوه احساساتی که ما با آنها مشکل داریم، ممکن است در لباس مبدل نیز بروز کنند و خود را در قالب احساساتی نشان دهند که برای ما قابل تحمل باشند. بعضی دیگر از ما تصور میکنیم آدم خوب عصبانی نمیشود، گریه نمیکند و یا غمگین نمیشود. برخی از ما آموختهایم که احساسات دیگران مهم تر هستند، شاید به این دلیل که تصور میکنیم شادی و خشنودی دیگران، از خوشحالی ما مهم است و یا اگر مطابق احساس دیگران عمل نکنیم، آنها از ما دلگیر میشوند و این برای ما عواقبی در پی خواهد داشت. مشکل دیگر، این است که داوری کردن را با ابراز احساس اشتباه میگیریم، در حالی که داوری کردن از احساس خشم، رنجش و ناراحتی ناشی میشود و باعث میشود طرف مقابل ما متوجه نشود که ما دقیقاً چه احساسی داریم و در تشخیص آن به اشتباه بیفتد. در نتیجه، با این نوع گفتگو نه تنها مشکلی حل نمیشود، بلکه سبب کدورت هر چه بیشتر می شود.
جامعه مجازي
مشاهده پست مشابه :
یخبندان در زندگی مشترک
:: برچسب ها :
شبكه اجتماعي,
جامعه مجازي,
گفتگوي اجتماعي,
ايران سو,
مطالب خواندني,
رموز همسرداري,